روانشناسی نابهنجاری
لیلا ادیبی دخانی؛ سعید شاه حسینی تاجیک؛ محمد محمدی پور
چکیده
افسردگی شایع ترین اختلال روانپزشکی است. میزان شیوع آن در زنان دو برابر مردان است که بطور جدی سلامت روان این گروه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین اتخاذ روشهای درمانی برای کاهش آن از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سبکهای مقابلهای و کیفیت زندگی زنان افسرده ...
بیشتر
افسردگی شایع ترین اختلال روانپزشکی است. میزان شیوع آن در زنان دو برابر مردان است که بطور جدی سلامت روان این گروه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین اتخاذ روشهای درمانی برای کاهش آن از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سبکهای مقابلهای و کیفیت زندگی زنان افسرده بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان مشهد در سال 1397 تشکیل دادند که در آزمون افسردگی بک نمره بالاتر از 13 را کسب کرده بودند. 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند بعنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با روش تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (15 نفر گروه آزمایش- 15 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. از سیاهه افسردگی بک(BDI-II)، سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زای (CISS) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه (WHOQOL-BREF) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. دادهها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در سبکهای مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی وجود دارد (0/05>P). اما تفاوت معناداری بین دو گروه در سبک مقابلهای مساله مدار دیده نشد (0/05>P). همچنین نتایج در بخش کیفیت زندگی نشان دهنده ی تفاوت معنادار دو گروه در متغیرهای کیفیت زندگی اجتماعی، روانی، جسمانی و محیطی می باشد (0/05>P). در نتیجه می توان گفت از درمانی شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک روش درمانی کارآمد برای کاهش سبک های مقابلهای هیجان مدار و اجتنابی در بیماران افسرده در محیط بالینی استفاده کرد. همچنین استفاده از این روش درمانی باعث افزایش سطح کیفیت زندگی در این بیماران می شود.